10 دقیقه
مایر مالتیپل: بیتکوین هنوز وارد «اشباع خرید» نشده
یک معیار کلاسیک قیمت بیتکوین، معروف به مایر مالتیپل، نشان میدهد که با وجود رسیدن قیمتها به سطوح تاریخی، بیتکوین هنوز بهطور چشمگیری داغ یا بیشگرم نشده است. مقدار فعلی مایر مالتیپل که در حوالی 1.16 قرار دارد، سیگنال میدهد که ساختار بازار ظرفیت ادامه روند صعودی بیشتری دارد و پیش از رسیدن به سطوح سنتی «اشباع خرید» هنوز فاصلهای معنادار وجود دارد. این نتایج برای سرمایهگذاران و علاقهمندان به تحلیل قیمت بیتکوین (crypto price analysis، تحلیل تکنیکال و تحلیل درونزنجیرهای) مهم است زیرا نشان میدهد رشد کنونی ممکن است مبتنی بر تجمع پیوسته و عرضه محدود باشد نه یک جهش پارابولیک ناگهانی.
مفهوم و کاربرد مایر مالتیپل
مایر مالتیپل مقایسهای ساده بین قیمت لحظهای بیتکوین و میانگین متحرک 200 هفتهای آن است. در عمل، مقدار مایر مالتیپل = قیمت بازار ÷ میانگین متحرک 200 هفته. در تاریخچه تحلیلها، مقادیر نزدیک به 2.4 معمولاً بهعنوان نشانههایی از اشباع خرید در نظر گرفته شدهاند، در حالی که اعدادی در حوالی 0.8 اغلب به عنوان مناطق اشباع فروش تعبیر شدهاند. چون میانگین متحرک 200 هفته دید بلندمدتی از قیمت و چرخه بازار ارائه میکند، مقایسه قیمت فعلی با این میانگین به معاملهگران و سرمایهگذاران کمک میکند تا درجه هیجان بازار، شدت روند و احتمال برگشت یا ادامه روند را بهتر ارزیابی کنند. از منظر ریسک و مدیریت پورتفو، مایر مالتیپل یکی از شاخصهای مهم میانمدت تا بلندمدت است که در کنار شاخصهای درونزنجیرهای (on-chain metrics) و دادههای بازار مشتقات میتواند تصویر جامعتری از وضعیت بازار بدهد.
منشأ نام این شاخص به تحلیلگران و سرمایهگذاران مطرح بازار کریپتو بازمیگردد و در عمل بهعنوان یک ابزار ساده اما مؤثر برای تشخیص سطوح تاریخی قیمت نسبت به روند بلندمدت عمل میکند. تحلیلگران بازار معمولاً مایر مالتیپل را همراه با دیگر معیارها مثل MVRV، SOPR، جریان خالص صرافیها (exchange inflows/outflows)، و حجم قراردادهای اختیار و آتی بررسی میکنند تا تصمیمگیری مبتنی بر ریسک اتخاذ کنند. این شاخص به خصوص برای سرمایهگذارانی که به دنبال تعیین نقاط ورود یا خروج میانمدت هستند، مفید است و میتواند در تعیین استراتژیهایی مانند میانگینگیری دلاری (DCA)، موقعیتگیری تدریجی و یا تعیین سطوح حفاظت سرمایه کاربرد داشته باشد.
کاربرد عملی این شاخص هنگامی روشنتر میشود که سرمایهگذاران بخواهند بدانند آیا جهش فعلی قیمت ناشی از فومو، فشار نقدینگی کوتاهمدت یا ورود سرمایهگذاری بنیادی است. مایر مالتیپل، بهویژه وقتی با دادههای درونزنجیرهای ترکیب شود، کمک میکند تا بین «روند سالم و پیوسته با تجمع» و «رالی تکانهای و ناپایدار» تمایز قائل شویم.
در حال حاضر، مقدار مایر مالتیپل بسیار پایینتر از آستانه مرسوم 2.4 است و این موضوع نشان میدهد که فضای ساختاری برای ادامه روند صعودی وجود دارد؛ البته این به معنی تضمین قیمت یا حذف ریسک نیست بلکه نشاندهنده تعادل نسبی بین قیمت لحظهای و میانگین بلندمدت است.
تحلیل درونزنجیرهای و دادههای تاریخی همچنین نشان میدهند که چرخه فعلی با الگوهای قبلی تفاوتهایی دارد؛ بهعنوان مثال شدت افزایش قیمت و نسبت به میانگین بلندمدت کمتر پارابولیک بوده است که این موضوع میتواند به بلوغ بیشتر بازار، ورود بیشتر سرمایه نهادی و تغییر رفتار هودلرها (HODLers) نسبت داده شود.
کاربرد عملی مایر مالتیپل برای مدیران پورتفو، تحلیلگران تکنیکال و سرمایهگذاران بلندمدت این است که این شاخص را در ترکیب با محدودسازی ریسک (risk management)، تعیین اهداف قیمتی معقول و برنامهریزی برای سناریوهای اصلاح قیمتی لحاظ کنند.
در مجموع، مایر مالتیپل یک ابزار کلیدی برای تحلیل بازار بیتکوین است که ضمن سادگی محاسبات، درک عمیقی از تعامل قیمت فعلی و روند بلندمدت در اختیار قرار میدهد و بنابراین برای استراتژیهای سرمایهگذاری و معاملهگری بسیار ارزشمند محسوب میشود.
«بیتکوین در سقف تاریخی قرار دارد و مایر مالتیپل همچنان سرد است» این تعبیر از سوی یک تحلیلگر کمّی کریپتو به نام فرانک ای. فتر آمده است. او پس از منتشر کردن یک نمودار درونزنجیرهای که مقدار فعلی مایر مالتیپل را نشان میداد، اشاره کرد که بر اساس میانگین متحرک 200 هفتهای، مقدار 2.4 برای مایر مالتیپل به قیمتی در حدود 180,000 دلار معادل خواهد شد. این نوع تخمینها بیشتر جنبه تئوریک و ساختاری دارند و به معنی پیشبینی قطعی قیمت نیستند، بلکه بیانگر این نکتهاند که ساختار میانگین بلندمدت با قیمت فعلی فاصله دارد و فضای بالقوهای برای رشد بیشتر وجود دارد.

دادههای مایر مالتیپل بیتکوین
زمینه درونزنجیره و رفتار اخیر بازار
پلتفرمهای تحلیل درونزنجیره مانند Checkonchain و Glassnode نشان میدهند که مایر مالتیپل در این چرخه صعودی بهطور غیرمعمولی خنثیتر مانده است. اوج این شاخص در حدود 1.84 در مارس 2024 ثبت شد، زمانی که بیتکوین حوالی 72,000 دلار معامله میشد — رقمی که بهمراتب پایینتر از سقفهای انفجاری (blow-off tops) در چرخههای قبلی بود. این خنکتر بودن شاخص میتواند نشاندهنده تجمع پیوسته و بهمراتب کمتر هیجانی سرمایهگذاران، کاهش رفتار فروش ناگهانی و ورود تدریجی سرمایههای نهادی و خرد به بازار باشد.
برای تحلیل دقیقتر، باید شاخصهای دیگری را نیز بررسی کنیم: جریان خالص صرافیها (net exchange flows) نشاندهنده میزان عرضه قابل فروش در کوتاهمدت است، در حالی که معیارهایی مانند MVRV و SOPR میتوانند نشان دهند که آیا کوینهای فروختهشده با سود یا زیان تحقق یافتهاند. در همین حال، معیارهایی مثل نرخ تامین مالی (funding rate) در بازارهای آتی و حجم قراردادهای اختیار (options open interest) میتوانند مقدار اهرم و سطح ریسک سفتهبازانه را نشان دهند. ترکیب این دادهها با مایر مالتیپل تصویری کاملتر از سالم بودن یا حبابی بودن روند ارائه میدهد.
علاوه بر این، مدت زمان نگهداری (age distribution of UTXOs) و میزان عرضه در دست هودلرها (supply held by long-term holders) میتواند نشانههای مهمی درباره ساختار عرضه در بازار بدهد. اگر حجم زیادی از عرضه در دست آدرسهای بلندمدت باقی بماند، احتمال فشار فروش کوتاهمدت کاهش مییابد و بالعکس، افزایش خروج از آدرسهای بلندمدت میتواند نشاندهنده آغاز دوره توزیع باشد.
در چرخه فعلی، دادهها نشان میدهند که رفتار acumulative (تجمعی) بیشتر بوده و در پی آن ناپایداریهای شدید قیمتی مانند جهشهای پارابولیک کمتر مشاهده شده است؛ این الگو معمولاً با ورود سرمایهگذاران نهادی، ابزارهای سرمایهگذاری مبتنی بر صندوقهای قابل معامله (ETFs)، و افزایش کارایی بازار همراه است. با این وجود، تغییرات سیاستهای پولی جهانی، نرخهای بهره، و فشارهای کلان اقتصادی میتوانند به سرعت زمینه تغییر روند و افزایش نوسان را فراهم کنند.
مایر مالتیپل بیتکوین
پیامدها برای معاملهگران و سرمایهگذاران
تحلیلگران، مقادیر فعلی مایر مالتیپل در حدود 1.1 تا 1.2 را بهعنوان سیگنالی سالم و حمایتی میدانند تا یک هشدار فوری. این دیدگاه منعکسکننده این فرض است که هنوز فضای ساختاری برای ادامه روند صعودی وجود دارد و بازار در وضعیت حادِ بازار داغ قرار ندارد. آکسل آدلر جونیور تعبیر کرده که مقادیر حول 1.1 مانند یک «ذخیره سوخت خوب» برای یک موج صعودی جدید عمل میکنند؛ به عبارت دیگر، وجود این ذخیره به معنی پتانسیل ادامه حرکت افزایشی بدون فشار بیشازحد جهت بروز اصلاحات بزرگ است.
برای سرمایهگذاران بلندمدت، این دیگاه میتواند به معنای حفظ بخشی از موقعیتها و ادامه استراتژیهای مبتنی بر میانگینگیری دلاری باشد، در حالی که معاملهگران کوتاهمدت ممکن است از سطوح مایر مالتیپل برای تعیین نقاط خروج جزئی یا کاهش ریسک استفاده کنند. در عین حال، ترکیب مایر مالتیپل با دادههای درونزنجیرهای و تحلیل تکنیکال مانند سطوح مقاومت و حمایت مهم، الگوهای قیمتی و حجم معاملات میتواند تصمیمگیری را بهبود دهد.
از منظر مدیریت ریسک، توصیه میشود معاملهگران به چند نکته توجه کنند: اول اینکه هیچ شاخصی به تنهایی کامل نیست و تصمیمگیری باید بر اساس مجموعهای از معیارها انجام شود؛ دوم اینکه تعیین اندازه موقعیت و استفاده از استراتژیهای محافظتی (stop-loss، پوشش با قراردادهای اختیار) از اهمیت بالایی برخوردار است؛ و سوم اینکه زمانبندی ورود و خروج باید با تحلیل درونزنجیرهای، شرایط بازار مشتقات و افق سرمایهگذاری همراستا باشد.
ریسکهای کوتاهمدت و زمانبندی شکست مقاومتی
با وجود تمام موارد فوق، زمانبندی دقیق شکست سطوح مقاومتی یا ادامه روند نامطمئن باقی میماند. فعالان بازار منتظر یک شکست قاطع هستند؛ اگر تا پایان سال شکست قابلتوجهی رخ ندهد، برخی گمانهزنی میکنند که چرخه صعودی ممکن است از نیافتد و شتاب خود را از دست بدهد. در کوتاهمدت نوسانات احتمالاً افزایش یابد — تحلیلگران هنوز احتمال یک اصلاح حدود 10 درصدی را در نظر میگیرند که میتواند قیمت بیتکوین را به سطوح نزدیک 114,000 دلار یا پایینتر بازگرداند. با این حال، مایر مالتیپل در وضعیت فعلی نشاندهنده بازار بیشگرم نیست.
عوامل کلان مانند سیاستهای پولی، تغییرات در نرخ بهره، جریان سرمایههای نهادی به سمت صندوقهای مرتبط با بیتکوین، و تحولات قانونی و نظارتی میتوانند همگی بهسرعت چشمانداز قیمتی را تغییر دهند. علاوه بر این، رویدادهای درونزنجیرهای مثل هاردفورکها، ارتقای پروتکلها، یا تکانههای بزرگ توزیع از سوی نهنگها نیز میتوانند محرک نوسان باشند.
برای معاملهگران کوتاهمدت، توصیه میشود که به سیگنالهای تأییدی از چند منبع توجه کنند: شکسته شدن میانگین متحرک 200 هفتهای یا بازگشت به آن، جنگهای قیمتی بر سر سطوح کلیدی حجمی، تغییرات معنیدار در نرخ تامین مالی بازار آتی، و افزایش ناگهانی در جریان خروج از صرافیها. در کنار اینها، پیگیری تاریخهای مهم اقتصادی و تقویم اتریوم/بیتکوین برای رویدادهای پیشرو میتواند به مدیریت ریسک کمک کند.
برای سرمایهگذاران بلندمدت، نگه داشتن دیدی مبتنی بر اصول عرضه-تقاضا، محدود به عرضه ثابت بیتکوین و افزایش تقاضا از سوی بازارهای نهادی و خرد، میتواند معیاری معقول باشد؛ اما در هر صورت باید با تنوعبخشی و برنامهریزی برای سناریوهای مختلف همراه باشد.
جمعبندی برای تریدرها این است که مایر مالتیپل، میانگین متحرک 200 هفتهای، و شاخصهای درونزنجیرهای را بهطور منظم دنبال کنند تا در صورت تأیید ادامه روند، موقعیتگیری مناسب انجام شود. هدف نظری 180,000 دلار بر اساس رابطه با میانگین متحرک 200 هفتهای و مقدار مایر مالتیپل 2.4 یک سناریوی ساختاری است، اما این هدف یک پیشبینی قطعی نیست و باید در چارچوب مدیریت ریسک، تنوع ابزارها و نظارت بر شاخصهای مکمل بررسی شود.
منبع: cointelegraph
ارسال نظر