13 دقیقه
ویلنیوس، لیتوانی – گفتوگوی پایانی کنار شومینه در Startup Fair 2025 دو صدای باتجربه از Startup Wise Guys، یکی از فعالترین شبکههای شتابدهنده در اروپا، را گرد هم آورد تا بررسی کند واقعاً چه چیزهایی لازم است تا استارتاپهای لیتوانیایی مانند افسانههای سیلیکونولی مقیاسپذیر شوند.
روی صحنه نشستند Philippe Bouzaglou، Venture Partner، و Goda Go، General Partner در Startup Wise Guys، برای جلسهای با عنوان «رازهای سیلیکونولی: چگونه استارتاپهای لیتوانی را ۱۰ برابر میکنیم.»
آنچه بهعنوان گفتوگویی دوستانه درباره فرهنگ آزمایش شروع شد، بهسرعت به بررسی عادات نوآوری، تحول مبتنی بر هوش مصنوعی، تعادلهای اروپایی، و اهمیت حفظ عنصر انسانی در جهانی که بهشدت خودکار میشود تبدیل شد.
آزمایشگری؛ ضربان قلب سیلیکونولی
وقتی گفتوگو آغاز شد، فیلیپ با لبخند گفت هر وقت در رویدادهای سراسر اروپا صحبت میکند، همیشه یک سؤال میشنود: راز طلایی سیلیکونولی چیست؟
«مردم همیشه فکر میکنند یک ترفند واحد هست — یک طرز فکر یا چارچوب که استارتاپهای ۱۰ برابری میآفریند،» او گفت. «اما حقیقت این است که بیشتر از آنکه فنی باشد، فرهنگی است.»

او از اشتیاق بیوقفه برای آزمودن صحبت کرد که سیلیکونولی را تعریف میکند. چه سرمایهگذاران، مشتریان یا رقبا باشند، همه دوست دارند اولین نفرانی باشند که یک ایده جدید را تجربه میکنند.
«در کالیفرنیا وقتی به کسی بگویید چیزی جدید میسازید، واکنششان این است: ‹میتوانم آن را امتحان کنم؟› در اروپا اغلب میگویند: ‹ما قبلاً چیزی داریم که کار میکند.› و همین تفاوت بهتنهایی همهچیز را تغییر میدهد.»
آن تمایل به آزمایش، شکستن و سازگار شدن سریع یک اجبار تقاضا ایجاد میکند — انرژیای خودتقویت که نوآوری را سریعتر از بقیه جاها پیش میبرد.
«فقط استارتاپها نیستند که فشار وارد میکنند،» فیلیپ توضیح داد. «این مخاطب — اکوسیستم — است که نوآوری را به جلو میکشد.»
او همچنین به باز بودن ساختاری درون سیلیکونولی اشاره کرد که در بسیاری از اکوسیستمهای اروپایی غایب است. تیمها و استعدادها بهراحتی بین استارتاپها جابهجا میشوند، دانش آزادانه گردش میکند و رقابت مانع همکاری نمیشود.
«مهندسان در سیلیکونولی مرتب حرکت میکنند — دانش میگیرند، به اشتراک میگذارند، و دوباره میسازند. در اروپا مردم اطلاعات را محکم نگه میدارند. این همه را کند میکند.»
مقابلهایی که اروپا باید با آن روبهرو شود
مجری Goda Go سپس پرسید که آیا اروپا میتواند از دفترچه راهنمای ولی چیزی قرض بگیرد بدون اینکه هویت خود را از دست بدهد.
«ما سبک زندگیمان را دوست داریم. زمان با خانواده، تعادل زندگی کاری، و مدل اجتماعیمان،» او گفت. «اما آیا میتوانیم بدون از دست دادن آنچه اروپا را خاص میکند سریعتر حرکت کنیم؟»

فیلیپ سر تکان داد.
«این سؤال اصلی است. اکوسیستم آمریکا تصادفی اینطور رشد نکرده — دههها سیاستگذاری و مصالحههای فرهنگی پشت آن است. آنها بیثباتی را برای سرعت پذیرفتند. اروپا ثبات را به جای آشوب انتخاب کرد.»
او توضیح داد که بازارهای بسیار مقرراتی اروپا، قوانین کار حمایتی و شرکتهای قدرتمند غالباً به الیگوپولیهایی منجر میشوند که پذیرش فناوریهای جدید را کند میکنند.
«بسیاری از شرکتهای بزرگ اینجا نیازی به نوآوری ندارند،» او گفت. «آنها بدون آن هم میتوانند دوام بیاورند. فشار وجودی نیست. بههمینخاطر استارتاپهایی که به شرکتها فروش میرسانند اغلب با مشکل مواجه میشوند.»
اما او سریع افزود که این به معنی محکومشدن اروپا به عقبماندگی نیست.
«نیازی نیست آشوب سیلیکونولی را کپی کنیم. فقط باید راه خودمان برای رسیدن به شتاب را بسازیم — نسخهای اروپایی از رشد سریع بدون فرسودگی.»
بازاندیشی سیستمها از پایه
گفتوگو سپس به سمت هوش مصنوعی، مزیت در حال ظهور لیتوانی، و ابتکار جدید کشور یعنی AI Sandbox تغییر جهت داد.
گودا که سالها موسسان را منتورینگ کرده و با مشتریان سازمانی جهانی کار کرده، گفت رویکرد ساندباکس میتواند اکوسیستم فناوری لیتوانی را متحول کند — اما تنها اگر درست اجرا شود.
«اشکالی که بارها میبینم،» او گفت، «شرکتهایی هستند که میخواهند نوآوری را روی سیستمهای قدیمی خود بپاشند. آنها یک لایه هوش مصنوعی اضافه میکنند، اما بنیاد همچنان کهنه میماند. این تحول نیست — این تزئین است.»

او توصیف کرد که بیشتر سازمانها هنوز تلاش میکنند هوش مصنوعی را وارد گردشکارهای قدیمی کنند بهجای اینکه فرآیندها را از صفر بازطراحی کنند.
«این همان دلیلی است که ۹۵٪ پروژههای نوآوری شکست میخورند،» او گفت. «اگر فرآیند شما قبل از هوش مصنوعی خراب بود، باز هم خراب خواهد بود — فقط سریعتر.»
از تجربه خودش در ساخت سیستمهای ارکستراسیون هوش مصنوعی برای مؤسسات مالی بزرگ، اشاره کرد که حتی دسترسی به دادههای داخلی چقدر دشوار است.
«یکبار چهار ماه فقط صرف گرفتن دسترسی به سیستم برای یک آزمایشی شدیم. نوآوری واقعی فقط بعد از آن شروع میشود.»
او گفت استارتاپها — بهویژه در اکوسیستمهای کوچک و چابک مثل لیتوانی — مزیت بازسازی از پایه را دارند.
«ما میتوانیم گردشکارها، خطوط داده و حتی تعریف «مسأله» را بازتعریف کنیم. این فرصت واقعی ساندباکس هوش مصنوعی است.»
بهکارگیری ذهنیت استارتاپی در سرمایهگذاری خطرپذیر
جالب اینکه گودا همچنین استدلال کرد که سرمایهگذاری خطرپذیر خود نیازمند بازآفرینی است.
«VCها دوست دارند بگویند: ‹همیشه اینطوری کار کردهایم.› اما اگر در حال ساخت یک صندوق جدید هستید، چرا آن را مثل یک استارتاپ رفتار نکنید؟»
در Startup Wise Guys، او گفت تیم فعالانه در حال بازطراحی جریانهای کاری داخلی است تا شرکت خود را با کمک هوش مصنوعی کاراتر کند.
آنها سیستمهای مدولاری ساختهاند که دادههای جلسات، اتاقهای معاملاتی و گزارشات میتواند بهصورت خودکار از طریق مدلهای زبانی و پایگاههای داده وکتوری جریان پیدا کند — و ساعتها کار دستی را به ثانیهها تبدیل کند.
«میتوانم تماس را تمام کنم، گوشیام را بردارم و بگویم: ‹یک اسلاید خلاصه از تماس اخیرم با فیلیپ بساز› و آماده است،» گودا گفت.

فیلیپ وارد شد تا لایه فنی را توضیح دهد:
«ما هر تماس را ضبط میکنیم. یادداشتها در یک پایگاه داده قرار میگیرند، وکتورسازی و ایندکس میشوند تا بتوانیم بهصورت معنایی جستجو کنیم. میتوانم بپرسم: ‹آخرین بار کی با این بنیانگذار صحبت کردم و درباره چه چیزی بود؟› و پاسخی آنی بگیرم.»
این فقط تسهیل نیست — ایجاد یک حافظه سازمانی زنده از هر تعامل است که اجازه میدهد شرکا در کشورهای مختلف بهصورت یکپارچه همکاری کنند.
«حتی اگر من سر تماس نبودم،» فیلیپ افزود، «میتوانم بپرسم: ‹بحث محصول چگونه به صورت مالی مرتبط بود؟› و سیستم با ارجاع به گفتگوهای مختلف از افراد مختلف پاسخ میدهد. انگار یک شریک هوشمند داخل صندوق دارید.»
سرمایهگذار خطرپذیر مبتنی بر هوش مصنوعی
هر دو سخنران موافق بودند که این نوع زیرساخت بهزودی به استاندارد بدل خواهد شد.
«ما بر روی انبوهی از داده نشستهایم،» گودا گفت. «هر گفتوگوی استارتاپی بینشهایی تولید میکند — احساسات، الگوها، اولویتها. تصور کنید داشبوردهایی که نشان دهند بنیانگذاران بیشتر درباره چه صحبت میکنند، چه چالشهایی تکرار میشوند، و چقدر هوش مصنوعی در ارائهها مطرح میشود. این آینده هوش تجاری VC است.»
او همچنین اشاره کرد که مانیتورینگ بازار مبتنی بر هوش مصنوعی میتواند ابرقدرت دیگری باشد.
«میخواهم در زمان واقعی بدانم آیا استارتاپی در آفریقا همان مشکلی را حل میکند که یکی در لیتوانی حل میکند یا نه. میخواهم ببینم چه چیزی در Reddit، Product Hunt، IndieHackers ترند میشود — همه بهصورت خودکار. این سطح آگاهی است که هوش مصنوعی به ما میدهد.»
فیلیپ موافقت کرد و گفت که هوش مصنوعی قضاوت انسانی را جایگزین نمیکند — آن را تقویت میکند.
«آنچه واقعاً انجام میدهد از میان برداشتن اصطکاک است. برای ما انتخاب نمیکند — اجازه میدهد بهتر فکر کنیم و سریعتر عمل کنیم.»

بنیانگذاران، خودکارسازی و پاسخگویی
با ادامه بحث، مجری سؤال را به بنیانگذاران بازگرداند: چگونه میتوانند از هوش مصنوعی در مقابله با عدم تقارن اطلاعاتی سرمایهگذاران بهره ببرند؟
فیلیپ خندید.
«میتوانید از ChatGPT، Claude، PowerPoint AI استفاده کنید — برای من مهم نیست. فقط مطمئن باشید اعداد واقعیند و خودتان آنها را میفهمید.»
او تأکید کرد سرمایهگذاران برای اینکه چه کسی اسلایدها را ساخته اهمیتی نمیدهند — بلکه برایشان مهم است که بنیانگذار پشت دادهها بایستد.
«برایم مهم نیست اگر ChatGPT ارائهتان را نوشته است. برایم مهم است که بتوانید از آن دفاع کنید. این تفاوت بین خودکارسازی و پاسخگویی است.»
گودا در این نکته افزود:
«هوش مصنوعی برای شما اعتماد نمیسازد. روابط هنوز اهمیت دارند. در نهایت شبکه شما — کسانی که میشناسید، نه تنها آنچه میدانید — بزرگترین دارایی شما باقی میماند.»
او توضیح داد که Startup Wise Guys یکی از بزرگترین شبکههای منتور در اروپا را ساخته و بنیانگذاران باید یاد بگیرند چگونه آن را بهصورت تعاملی بهکار گیرند.
«تصور کنید برای یک صندوق درخواست میدهید و میتوانید از لایه هوش مصنوعی آن صندوق بپرسید، ‹آیا منتورهایی در امنیت AI یا red teaming دارید؟› اینگونه همکاری بین استارتاپ و سرمایهگذار خیلی زود شکل خواهد گرفت.»

عنصر انسانی: حضور Matt Smith در گفتوگو
در این نقطه، Matt Smith، میزبان اصلی رویداد، دوباره روی صحنه آمد تا به گفتوگو بپیوندد. انرژی و شوخطبعی همیشگیاش فضا را سبکتر کرد و سؤال نهایی را مطرح کرد.
«پس اگر هوش مصنوعی همه کارها را انجام دهد — از ارائهها تا پیگیری با سرمایهگذاران — عنصر انسانی در این میان چه میشود؟»
فیلیپ لبخند زد.
«این پارادوکس نیست؟ هرچه خودکارتر شویم، انسانیت مهمتر میشود.»
مت سر تکان داد و نقلقولی را که هفته پیش از Zack Cass، سابق Go-to-Market در OpenAI، شنیده بود یادآوری کرد.
«ابرقدرت شما در آینده انسانیتتان خواهد بود،» مت گفت. «مهارتهای نرم شما، مهارتهای سخت جدیدند — چون بقیه چیزها در حال خودکار شدناند.»

گودا با تمام وجود موافق بود.
«دقیقاً. این چیزی است که به هر بنیانگذار میگویم: فناوری شما را ارزشمند نمیکند — توانایی شما در ارتباط برقرار کردن است. همدلی، خلاقیت، شهامت ریسکپذیری — اینها چیزهاییاند که هیچ الگوریتمی نمیتواند تکرار کند.»
سه نفر آنها خندیدند وقتی مت جلسه را جمعبندی کرد و به سمت فعالیت بعدی — نبرد ارائههای Startup Fair — اشاره کرد و جمع را با یک نصیحت دیگر راهی کرد:
«ما درباره استارتاپهای ۱۰ برابری حرف میزنیم،» او گفت. «اما شاید راز واقعی این باشد که در حین ساختن آنها انسانیتمان را ۱۰ برابر کنیم.»

نتیجهگیری: پیوند جاهطلبی و همدلی
با خاموش شدن چراغها و تشویق حضار، برداشت از این گفتوگوی پایانی روشن بود: لیتوانی لازم نیست تبدیل به سیلیکونولی شود — بلکه باید مدل رشد ویژه خود را بسازد، مبتنی بر کنجکاوی، همکاری و ارتباط انسانی.
درسها عملی بودند — سیستمها را بازاندیشی کنید، هوش مصنوعی را بپذیرید، دانش را به اشتراک بگذارید — اما در عین حال عمیقاً انسانی: موفقیت هنوز وابسته به افرادی است که اهمیت میدهند، میسازند و اعتماد میکنند.
چشمانداز Startup Wise Guys برای لیتوانی فقط مربوط به استارتاپهای سریعتر نیست، بلکه هوشمندتر و بینمتصلتر است — قادر به ترکیب اجرای مبتنی بر هوش مصنوعی با همدلی اروپایی.
و به گفته فیلیپ بوزاگلو:
«هیچ راز واحدی وجود ندارد. این مجموع رفتارهای کوچک است — کنجکاوی، سرعت، اشتراکگذاری و مراقبت — که استارتاپ و اکوسیستم شما را ۱۰ برابر میکند.»
شاید این ارزشمندترین راز سیلیکونولی باشد.
![]() | ![]() | ![]() |
منبع: smarti
ارسال نظر