استیبل کوین ها فراتر از معامله: مزایا و هزینه های جدید

گزارش جدید آرتِمیس رشد سریع پرداخت‌های استیبل‌کوینی را نشان می‌دهد؛ از سلطه USDT و نقش B2B تا مشکلات کارمزد، ازدحام زنجیره و نیاز به مقررات شفاف‌تر برای پذیرش گسترده پرداخت‌های رمزارزی.

5 نظرات
استیبل کوین ها فراتر از معامله: مزایا و هزینه های جدید

8 دقیقه

استیبل‌کوین‌ها فراتر از میز معامله — راحتی در برابر هزینه‌های نو

استیبل‌کوین‌ها به‌طور فزاینده‌ای برای پرداخت‌های دنیای واقعی مورد استفاده قرار می‌گیرند، اما صرفه‌جویی‌های عملیاتی که بسیاری انتظارش را داشتند، در برابر کارمزدها و ازدحام در زنجیره بلاک‌چین کمرنگ می‌شود. تحلیل جدیدی از شرکت تحلیل بلاک‌چین مستقر در نیویورک، Artemis، رشد سریع در کانال‌های پرداخت را نشان می‌دهد — رشدی که عمدتاً از فعالیت‌های B2B نشأت می‌گیرد — در حالی که هزینه‌های اصطکاکی (frictional costs) همچنان مانعی اصلی برای پذیرش عمومی باقی مانده‌اند.

یافته‌های کلیدی: مقیاس، سهم توکن و درد کارمزدها

آرتِمیس حدوداً 136 میلیارد دلار پرداخت با استیبل‌کوین را به 33 شرکت در بازه زمانی ژانویه 2023 تا آگوست 2025 نسبت می‌دهد، که نرخ سالانه‌سازی شده آن نزدیک به 122 میلیارد دلار گزارش شده است. گزارش فعالیت‌ها را بر اساس موارد استفاده تفکیک می‌کند:

  • پرداخت‌های B2B: معادل سالانه حدود 76 میلیارد دلار
  • همتا به همتا (P2P): حدود 19 میلیارد دلار
  • پرداخت‌های مرتبط با کارت (Card-linked disbursements): حدود 18 میلیارد دلار
  • جریان‌های B2C: نزدیک به 3.3 میلیارد دلار
  • عملیات پیش‌تأمین (Prefunding): حدود 3.6 میلیارد دلار

توکن تتر (USDT) بر بازار تسلط دارد و تقریباً 85٪ حجم تراکنش‌ها را تشکیل می‌دهد، به‌ویژه روی بلاک‌چین ترون. یو‌اس‌دی‌سی (USDC) شرکت Circle در جایگاه بعدی قرار دارد و در شبکه‌های ترون، اتریوم، بایننس اسمارت چین و پالی‌گان حضور چشمگیری دارد. این استیبل‌کوین‌ها اکنون پایه بسیاری از پرداخت‌های رمزارزی و جریان‌های خزانه‌داری را تشکیل می‌دهند؛ از حواله‌ها و پرداخت به فروشندگان گرفته تا تسویه‌حساب‌های شرکتی و مدیریت نقدینگی.

از ابزار معامله‌گری تا ریل‌های پرداخت

آنتونی ییم، هم‌بنیان‌گذار آرتِمیس، و اندرو ون آکن، دانشمند داده این شرکت، تأکید می‌کنند که استیبل‌کوین‌ها از ابزارهای صرفاً معاملاتی به ریل‌های پرداخت تبدیل شده‌اند که شرکت‌ها و مشتریان در فرآیندهای تجاری واقعی از آن‌ها استفاده می‌کنند. بازیگران بزرگ پرداخت مانند Visa، Mastercard، PayPal و Stripe در حال بررسی یا اجرای آزمایشی ادغام استیبل‌کوین‌ها هستند که نشان‌دهنده علاقه نهادی رو به افزایش به پرداخت‌های رمزارزی و تسویه مبتنی بر بلاک‌چین است.

این گذار، هم‌زمان ضعف‌هایی را نیز نمایان می‌سازد. اگرچه انتقال‌ها روی زنجیره‌های کم‌هزینه مانند سولانا ممکن است کسری از یک سنت هزینه داشته باشند، اما استفاده واقعی معمولاً شامل تبدیل‌ها (swaps)، درگاه‌های ورود/خروج صرافی (on/off ramps)، انتقال بین شبکه‌ها و اختلاف قیمت‌های ارزی (FX spreads) است. این مجموعه هزینه‌ها می‌تواند با کارمزدهای سیستم مالی سنتی برابر یا حتی بیشتر شود و ارزش پیشنهادی پرداخت با استیبل‌کوین را به‌خصوص برای تراکنش‌های خرد زیر سؤال ببرد.

برای نمونه، در بسیاری از جریان‌های B2B، نیاز به تبدیل بین استیبل‌کوین‌ها یا تبدیل به فیات برای تسویه نهایی باعث افزایشی در کارمزد کلی می‌شود؛ علاوه بر هزینه‌های شبکه، کارمزدهای مبادلاتی، هزینه‌های نگهداری حساب در صرافی‌ها و هزینه‌های تسویه بین‌بانکی می‌توانند تأثیر قابل‌توجهی داشته باشند. نتیجه این است که عملکرد سریع و شفاف یک تراکنش رمزارزی گاهی با لایه‌های عملیاتی پیچیده پوشانده می‌شود که هزینه و زمان نهایی را تغییر می‌دهد.

ازدحام شبکه و هزینه‌های تبدیل

حادثه‌های برجسته نشان می‌دهند که مشکل کجاست: ازدحام شبکه اتریوم در مقاطع اوج تقاضا کارمزدها را به سطوح فوق‌العاده‌ای رسانده است، به‌طوری که گزارش‌هایی از هزینه‌های هزاران دلاری برای یک عملیات منفرد منتشر شده‌اند. با افزایش حجم سرمایه‌گذاران و پذیرش تجاری، ازدحام در زنجیره می‌تواند هزینه گس (gas) را بالا ببرد و همچنین اختلافات قیمتی (trading spreads) در صرافی‌های متمرکز را افزایش دهد — وضعیتی که برخی از موارد استفاده استیبل‌کوین را از منظر اقتصادی غیرقابل‌محاسبه می‌کند.

قاضی برنامه Shark Tank، کوین اُلری، در رسانه‌های اجتماعی این تنش را خلاصه کرد: زمانی که ترافیک واقعی به این سیستم‌ها وارد می‌شود، زیرساخت‌ها تحت فشار قرار می‌گیرند. بسیاری از کارشناسان راه‌حل را در مقیاس‌بندی چندلایه می‌دانند — از جمله راهکارهای لایه-2، ریل‌های متقابل زنجیره (cross-chain rails) و بهبود مسیریابی صرافی‌ها — تا وعده پول دیجیتال ارزان‌قیمت حفظ شود.

در عمل، راهکارهای فنی متنوعی در حال ظهور هستند: کانال‌های حالت، rollupهای optimistic و zk-rollupها برای کاهش کارمزدهای شبکه مفید هستند؛ پروتکل‌های پل میان زنجیره‌ای و اتصالات لیکوئیدیتی میان‌صرافی‌ها (DEX aggregation) برای کاهش هزینه تبدیل و بهبود نقدینگی بین شبکه‌ها توسعه یافته‌‌اند؛ و الگوریتم‌های پیشرفته مسیریابی معاملاتی تلاش می‌کنند تا فرآیند تبدیل و تأمین نقدینگی را با حداقل لغزش قیمت (slippage) انجام دهند. با این حال، همه این راهکارها به بلوغ فنی، پذیرش صنعت و تنظیمات مناسب نیاز دارند تا اثرات جانبی ناخواسته کاهش یابد.

مقررات، تعارض منافع و ورود بازیگران جدید

این گزارش چند ماه پس از اقدام فدرال در ایالات متحده برای ایجاد چارچوبی برای صدور استیبل‌کوین‌ها تحت نام پیشنهادی "Genius Act" منتشر می‌شود. منتقدان می‌گویند این قانون نگرانی‌های مربوط به حفاظت از مصرف‌کننده و تعارض منافع را به‌خوبی حل‌وفصل نکرده است. گزارش نمونه‌هایی از توکن‌های جدید با پشتوانه ناشر و همچنین سرمایه‌گذاران بزرگ را که از استیبل‌کوین‌های اختصاصی خود برای جابه‌جایی‌های شرکتی با ارزش بالا استفاده می‌کنند، ذکر می‌کند — نکته‌ای که نشان‌دهنده نیاز به نظارت شفاف‌تر است.

یک مورد جنجالی که در پوشش خبری مطرح شده، توکن USD1 است که به یک سرمایه‌گذاری خصوصی مرتبط است؛ این نوع توکن‌ها نشان می‌دهند که انگیزه‌های ناشر — مانند کسب بهره از دارایی‌های ذخیره‌ای نظیر اوراق خزانه — می‌تواند مدل‌های سودآوری مبهمی ایجاد کند، به‌ویژه اگر افشای اطلاعات و حاکمیت ضعیف باشد. در چنین شرایطی، مصرف‌کنندگان و شرکای تجاری ممکن است درک دقیقی از ریسک‌های نقدینگی، فرصت‌های سرمایه‌گذاری ذخیره و روش‌های مدیریت ذخایر نداشته باشند.

در سطوح نظارتی، مباحث کلیدی شامل تعریف دقیق «پشتوانه»، استانداردهای حسابرسی برای ذخایر، الزام به افشای سیاست‌های سرمایه‌گذاری ذخایر، و مکانیزم‌های تضمین بازیافت ارزش دارایی (redemption guarantees) است. همچنین موضوعات مربوط به تعارض منافع، مانند استفاده از ذخایر برای کسب بازده توسط ناشر، یا رابطه بین ناشران استیبل‌کوین و صرافی‌ها و بازارگردان‌ها، نیازمند قوانین روشن و شفافیت بالاتر هستند.

چشم‌انداز: رشد پیوسته، اما هنوز جایگزینی برای ریل‌های فیات نیست

داده‌های آرتِمیس نشان می‌دهد که پرداخت‌های استیبل‌کوینی در کانال‌های تجاری و مصرف‌کننده با سرعت بالایی در حال مقیاس‌پذیری هستند، اما آنها هنوز سهم اندکی از کل حجم پرداخت‌های جهانی را تشکیل می‌دهند. برای رسیدن به توازن و هم‌قدرتی با زیرساخت‌های مالی سنتی، اکوسیستم باید هزینه‌های تبدیل و کارمزدهای زنجیره‌ای را کاهش دهد، نقدینگی میان‌زنجیره‌ای را بهبود بخشد و استانداردهای نظارتی و حاکمیتی قوی‌تری را بپذیرد.

برای شرکت‌ها و مصرف‌کنندگان بومی رمزارز، استیبل‌کوین‌ها هم‌اکنون مزایایی مانند تسویه سریع‌تر و انعطاف‌پذیری عملیاتی جدید فراهم می‌کنند. این مزایا شامل کاهش زمان چرخه پرداخت‌ها، امکان نگهداری دارایی‌های دیجیتال در خزانه، و ساده‌سازی پرداخت‌های بین‌المللی در برخی سناریوها است. با این وجود، برای پذیرش گسترده در بازار عمومی، صنعت باید به ساختارهای کارمزد، راهکارهای مقیاس‌بندی و رویه‌های شفاف در مدیریت ذخایر بپردازد — وگرنه ممکن است همان گلوگاه‌هایی را تکرار کند که سایر نوآوری‌های زیرساختی مالی را کُند کردند.

علاوه بر راه‌حل‌های فنی، موفقیت استیبل‌کوین‌ها در پرداخت‌های واقعی بستگی مستقیم به اعتماد دارد: اعتماد به نگهداری ذخایر، به سیاست‌های بازخرید، و به شفافیتی که سرمایه‌گذاران، شرکا و مصرف‌کنندگان از ناشران و زیرساخت‌ها انتظار دارند. ایجاد استانداردهای صنعتی مشترک، گزارش‌دهی پیوسته و تضمین‌های قانونی می‌تواند به کاهش ریسک‌های سیستمی کمک کند و مسیر را برای یکپارچگی بیشتر با شبکه‌های پرداخت سنتی هموار سازد.

در نهایت، ترکیب نوآوری فنی (مانند لایه-2 و پل‌های میان‌زنجیره‌ای)، توسعه محصول (مانند ابزارهای مدیریت ریسک و نقدینگی) و چارچوب‌های نظارتی روشن، می‌تواند زمینه را برای تبدیل استیبل‌کوین‌ها به بخشی پایدارتر و مقرون‌به‌صرفه‌تر از اکوسیستم پرداخت‌ها فراهم آورد. در غیر این صورت، خطر آن وجود دارد که مزایای وعده‌داده‌شده توسط پول دیجیتال با هزینه‌ها و محدودیت‌های عملیاتی تضعیف شود.

منبع: crypto

ارسال نظر

نظرات

پمپزون

این قضیه بیشتر از همه اعتماد می‌خواد، نه فقط تکنولوژی. اگه ناشرها شفاف نباشن، استیبل‌کوین عملاً یه ایده جذاب اما غیرقابل اتکا می‌مونه

لابکور

خلاصه: پیشرفت فنی هست اما بدون استاندارد گزارشگری و شفافیت ذخایر، ریسک سیستمی باقی می‌مونه. لایه2 و پل میان‌زنجیره‌ای و ابزار مدیریت نقدینگی لازم‌اند.

رضا

من تو شرکتم دیدم وقتی حجم میره بالا گس و اسپردها همه چیزو خراب میکنه... لایه2 کمک میکنه ولی تا بالغ بشه کلی دردسره

کوینیکس

یه کم اغراقه به نظرم تتر سلطه داره، اما هزینه‌های تبدیل و پل‌ها رو دست کم گرفتن، مخصوصا واسه کسب‌وکارای کوچیک و تراکنشای روزمره.

دیتاپالس

واقعاً این صرفه‌جویی‌ها تو عمل وجود داره؟ کارمزدها و تبدیل‌ها اگه حساب کنی، اغلب با سیستم سنتی برابره یا بیشتر. یعنی برای تراکنش خرد عملاً فایده ای نیست؟

مطالب مرتبط