8 دقیقه
صادرکنندگان استیبلکوین پیشتاز درآمد پروتکلهای رمزارز
صادرکنندگان استیبلکوین همچنان سهم بزرگی از درآمد پروتکلهای رمزارز را در اختیار دارند و اغلب بین حدود ۶۰٪ تا ۷۵٪ از درآمد روزانه را در دستههای مهمی مانند پلتفرمهای وامدهی، صرافیهای غیرمتمرکز (DEX)، مواضع بدهی با تضمین (CDP) و زیرساخت بلاکچین تشکیل میدهند. بهعنوان پرسودترین شاخه در اکوسیستم رمزارز، استیبلکوینها به معاملهگران، صرافیها و پروتکلهای دیفای، وسیلهای قابلاعتماد برای مبادله و دارایی تضمینی پیشبینیپذیر ارائه میدهند که نقش اساسی در تامین نقدینگی و ثبات سیستم دارد.
چگونه صادرکنندگان ارزش استخراج میکنند
مدل کسبوکار اصلی صادرکنندگان برجسته استیبلکوین حول سرمایهگذاری ذخایر در ابزارهای کمریسک و سودده میچرخد — عموماً اوراق قرضه خزانهداری آمریکا و معادلهای نقدی — و نگه داشتن بهره حاصل. شرکتهایی مانند تتر (Tether) و سیرکل (Circle) مجموعههای ذخیره بزرگی را مدیریت میکنند و اختلاف بین بازده داراییهای پشتیبان و هزینههای عملیاتی تولید توکنها را به دست میآورند. این سازوکار مدیریت ذخایر و کسب بازده، منبع اصلی درآمد این صادرکنندگان است و نشاندهنده اهمیت استراتژیهای سرمایهگذاری احتیاطی، تنوع داراییها و مدیریت ریسک در موفقیت مالی آنهاست.
از منظر فنی، ذخایر نقدی و اوراق بهادار با سررسید کوتاه که نقدشوندگی بالایی دارند، برای حفظ «ثبات قیمت» استیبلکوینها مناسباند؛ اما همین ترکیب داراییها است که امکان تولید جریانهای درآمدی پایدار را فراهم میآورد. در هوافضای رقابتی بازارهای پول و دیفای، صادرکنندگان با بهینهسازی ساختارهای هزینه، خودکارسازی عملیات و استفاده از مقیاس اقتصادی، میتوانند حاشیههای سود بالایی ایجاد کنند. برخی گزارشها، از جمله اظهارات مدیریتی شرکتها، سودهای سالانه چشمگیری را برای برخی صادرکنندگان تخمین میزنند که این موضوع توجه سرمایهگذاران، ناظران و بازیگران بازار را جلب کرده است.
در سطح عملیاتی، این مدل درآمدی فشارهایی را بر نیاز به شفافیت ذخایر، حسابرسیهای مستقل و رویههای نگهداری مناسب وارد میکند؛ زیرا اعتماد کاربران و موسسات به ثبات و انطباق ذخایر وابسته است. از طرف دیگر، سازوکارهای کسب سود میتوانند منجر به ریسکهای نقدینگی و بازاری شوند در صورتی که مدیریت ذخایر بهدرستی انجام نشود یا شوکهای بزرگ بازار رخ دهد.
نظارت و قانون GENIUS Act
تنظیمگری در ایالات متحده برخی از رفتارهای متداول در این صنعت را قانونمند کرده است. قانون GENIUS Act که در ماه جولای به اجرا درآمده است، بهصراحت مانع از آن میشود که صادرکنندگان استیبلکوینهای مجاز پرداخت، مستقیماً به دارندگان استیبلکوینها بهره یا بازده پرداخت کنند. این مقررات، استیبلکوینهای پرداختی را بیشتر شبیه پول دیجیتال و کمتر شبیه محصولاتی شبیه سپرده طبقهبندی میکند و نحوه اشتراکگذاری بازده با کاربران را محدود میسازد.
این چارچوب قانونی اهداف متعددی را دنبال میکند: کاهش ریسک سیستماتیک، جلوگیری از ارائه محصولات شبهبانکی بدون نظارت مناسب و شفافسازی حدود نقش صادرکنندگان. در عین حال، محدودیتهای قانونی فشار نوآوری را به سمت سازوکارهای جایگزین تقسیم درآمد و تشویق میکند تا بازیگران بازار مکانیزمهایی را بیابند که هم با قوانین منطبق باشند و هم برای جذب نقدینگی کاربران جذابیت ایجاد کنند. بنابراین، قوانین جدید سازوکارهای درآمدی را تغییر میدهند اما لزوماً مانع از توزیع ارزش بین کاربران به طرق دیگر نمیشوند.
در عمل، اجرای چنین قوانین دولتی نیازمند نظارت دقیق، تعریف روشن انواع استیبلکوین (مثلاً استیبلکوینهای پرداختی vs. استیبلکوینهای سرمایهگذاری) و همکاری میان نهادهای ناظر، صادرکنندگان و زیرساختهای بازار برای تضمین مطابقت با استانداردهای مصرفکننده و مالی است.

رقابت مدلهای جدید تقسیم ارزش را شکل میدهد
با وجود محدودیتهای قانونی، فشار رقابتی در بازار استیبلکوین به نوآوری در نحوه بازگردانی ارزش به کاربران دامن زده است. پروژهها و پلتفرمهای نوظهور در حال آزمایش مکانیزمهای مختلفی برای توزیع بازده یا انگیزهها به شکلی هستند که با قانون GENIUS Act تعارض نداشته باشد. این نوآوریها میتوانند از روشهای غیرمستقیم پرداخت بازده، تا مدلهای ساختاریافتهتر مانند ارائه خدمات سوددهی توسط واسطهها یا ترکیب استیبلکوینها با سازوکارهای پاداشدهی در اکوسیستم دیفای متغیر باشند.
علاوه بر این، رقابت محصولی باعث شده صادرکنندگان به سمت تفاوتگذاری محصول بروند؛ از ایجاد نسخههای تنظیمشده و متکی بر مقررات گرفته تا ارائه توکنهای مکمل با ویژگیهای متفاوت، همه راههایی هستند که بازیگران برای جذب مخاطبان و نقدینگی دنبال میکنند. در شرایطی که نهادهای تنظیمگر به دنبال کاهش ریسک و بهبود شفافیت هستند، بازار نیز بهصورت موازی به دنبال رویکردهایی است که مزیت اقتصادی را حفظ یا افزایش دهد.
نمونههایی از روشهای در حال تحول
- USDe با توسعه یک مدل «دلار سنتتیک» رشد کرده و به سومین استیبلکوین بزرگ تبدیل شده است؛ این مدل میتواند به کاربران مزایایی مشابه بازده ارائه دهد و رقبای قدیمیتر را برای بازنگری در ارزش پیشنهادی محصولات خود تحت فشار قرار دهد. سازوکارهای سنتتیک معمولاً از مجموعهای از ابزارهای مالی و اوراق پوششی برای شبیهسازی بازده یا ثبات استفاده میکنند و در عین حال سعی در حفظ سازگاری با مقررات دارند.
- کوینبیس اخیراً برای نگهداری USDC در پلتفرم خود نرخ بازده سالیانه (APY) حدود ۳.۸۵٪ ارائه کرده است. در این نمونه، ارائهدهنده بازده یک پلتفرم ثالث است نه خود صادرکننده؛ این روش به نحوی از محدودیتهای قانونی عبور میکند و نشان میدهد که کانالهای توزیع بازده ممکن است از طریق بازیگران خدماتی واسط صورت گیرد، در حالی که ساختار حقوقی و نظارتی استیبلکوین بهعنوان یک «پول پرداخت» حفظ میشود.
همزمان، تتر در حال جذب سرمایه اضافی برای گسترش USAT، مکمل دلاری و تنظیمشده در ایالات متحده برای USDT، است؛ این اقدام نشاندهنده آن است که گزینههای تنظیمشده و تمایز محصولی چگونه میتوانند رقابت را شکل دهند. بدین ترتیب، بخشی از رقابت میان صادرکنندگان به سمت ارائه محصولات تنظیمشدهتر و شفافتر حرکت میکند که از نظر مؤسسات مالی و کاربران نهادی جذابتر باشند.
این تحولات همچنین بازارهای ثانویه، صرافیها، و پروتکلهای دیفای را نیز تشویق میکنند تا مدلهای مشارکت و تقسیم درآمد خود را بازبینی کنند — از طریق اشتراکگذاری کارمزدها، ارائه خدمات کستدی و حسابرسی ذخایر، یا طراحی مشوقهای نقدینگی که مطابق با چارچوبهای نظارتی باشد.
این برای معاملهگران و شرکتکنندگان دیفای چه معنایی دارد
سهم بزرگ استیبلکوینها در درآمد پروتکلها نشاندهنده اهمیت سیستمیک و اقتصاد پرسود مدیریت ذخایر است. برای کاربران، این روند به معنی افزایش گزینههاست — از استیبلکوینهای سنتی پرداختی طراحیشده برای انطباق با مقررات گرفته تا توکنهای جایگزین و پلتفرمهایی که انگیزههای شبیه به بازده را ارائه میدهند. انتخاب میان این گزینهها نیازمند ارزیابی دقیق نسبت ریسک/بازده، شفافیت ذخایر، کیفیت حسابرسی و ساختار حقوقی صادرکننده است.
برای بازار رمزارز در کل، میتوان انتظار نوآوری مستمر در حوزههایی مانند نگهداری امن (custody)، شفافیت ذخایر (reserve transparency)، روشهای توزیع بازده و انطباق نظارتی داشت. صادرکنندگان برای رقابت بر سر نقدینگی و سهم بازار به دنبال راههایی هستند که هم ارزش افزوده ایجاد کند و هم ریسک نظارتی را کاهش دهد. این رقابت احتمالاً به ایجاد استانداردهای جدید گزارشدهی، استفاده گستردهتر از attestations و حسابرسیهای مستقل و توسعه سازوکارهای ذخیرهسازی امن منجر خواهد شد.
معاملهگران خرد و موسسات باید به چند نکته کلیدی توجه کنند: کیفیت ذخایر پشتیبان، فرمت و فرکانس حسابرسیها، سابقه اجرای تعهدات صادرکننده و تعامل آن با پروتکلهای دیفای و صرافیها. در عمل، بررسی اسناد حسابرسی، رصد گفتوگوهای ناظران و دنبال کردن شفافیت عملیاتی صادرکنندهها میتواند اطلاعات مهمی برای مدیریت ریسک فراهم کند.
همچنین ضروری است که توسعهدهندگان و اپراتورهای پروتکلهای دیفای نسبت به طراحی قراردادهای هوشمند و سازوکارهای اقتصادی واکنشپذیر باشند؛ آنها باید قابلیت تطبیق با تغییرات نظارتی و انعطاف در توزیع مشوقها را در نظر بگیرند تا هم امنیت کاربران تامین شود و هم مدلهای کسبوکار پایدار باقی بمانند.
در نهایت، حفظ اطلاع از مکانیزمهای استیبلکوین، استراتژیهای ذخیره صادرکنندگان و چارچوبهای نظارتی در حال تحول، برای معاملهگران، توسعهدهندگان و نهادهای نهادی که در فضای دلارهای دیجیتال و امور مالی رمزارز فعالیت میکنند، ضروری خواهد بود. آگاهی فعال و بررسی مستمر معیارهای کلیدی بازار، از جمله نقدینگی، شفافیت، و تطابق قانونی، مهمترین ابزارها برای کاهش ریسک و استفاده از فرصتهای بازار در این حوزه پیچیده و رو به رشد هستند.
منبع: theblock
ارسال نظر