8 دقیقه
بیتکوین در تلاش برای بازپسگیری ۹۵,۰۰۰ دلار amid rising implied volatility
بیتکوین اکنون میکوشد سطح مقاومت کلیدی ۹۵,۰۰۰ دلار را بازپس گیرد، پس از آنکه تا یک کف محلی در حوالی ۸۹,۰۰۰ دلار نزول کرده بود. این اصلاح از بالاترین سطح تاریخی اکتبر باعث جهش قابل توجه در نوسان تلویحی (implied volatility) شده که معاملهگران اختیار معامله را وادار کرده برای محافظت در برابر افت قیمت، هزینهٔ بیشتری پرداخت کنند؛ نشانهای از انتظار بازار برای دامنه حرکت قیمتی بزرگتر در روزها و هفتههای پیش رو.
Market snapshot: price action and volumes
در زمان نگارش این گزارش، بیتکوین حوالی ۹۲,۸۵۸ دلار معامله میشد که حدود ۱.۸٪ رشد روزانه را نشان میدهد، با این حال نسبت به هفته گذشته تقریباً ۹٪ و از ابتدای ماه حدود ۱۴٪ کاهش داشته است. از قلهٔ ۶ اکتبر که برابر با ۱۲۶,۰۸۰ دلار بود، بیتکوین تقریباً ۲۶٪ بازگشت قیمت را تجربه کرده است.
حجم معاملات اسپات تا حدی کاهش یافته و حجم ۲۴ ساعتهٔ اسپات حدود ۲.۳٪ کاهش یافته و به تقریباً ۸۳.۸ میلیارد دلار رسیده است؛ نشانهای که بسیاری از معاملهگران فعلاً به تماشای بازار نشستهاند. در مقابل، فعالیت بازار مشتقات روایت متفاوتی ارائه میکند: حجم قراردادهای آتی تقریباً ۱۵٪ رشد کرده و به ۱۲۳.۲ میلیارد دلار رسیده و نرخ پوزیشنهای باز (open interest) حدود ۳.۹٪ افزایش یافته و در حدود ۶۷.۴ میلیارد دلار قرار گرفته است؛ وضعیتی که نشان میدهد فعالان بازار بیشتر در حال هجکردن موقعیتها یا افزایش قرار گرفتن در معرض فروش (short exposure) هستند تا انتظار یک بازگشت قیمتی سریع.
On-chain indicators point to softer demand
گزارش GlassNode مورخ ۱۹ نوامبر نشان میدهد بیتکوین زیر بهای تمامشدهٔ دارندگان کوتاهمدت معامله میشود و همچنین در زیر باند −۱ انحراف معیار قرار گرفته که بسیاری از خریداران اخیر را در زیان قرار داده است. این وضعیت ناحیهٔ ۹۵,۰۰۰–۹۷,۰۰۰ دلار را به یک باند مقاومت حیاتی تبدیل میکند؛ عبور پایدار قیمت بالای این محدوده میتواند اولین نشانهٔ بازگشت روند و تقویت احساسات صعودی باشد.

Bitcoin daily chart
گزارش مذکور همچنین افزایش گستردهای در نوسان تلویحی در سراسر سررسیدهای اختیار معامله و یک روند بازگشایی لوریجهای سفتهبازانه را برجسته میکند. خروج سرمایه از ETFهای اسپات و بالا رفتن شیب پوتها (put skew) — بهویژه حول استرایک ۹۰,۰۰۰ دلار — نشان میدهد معاملهگران اولویت را به هجها و محافظت در برابر ریزش دادهاند. شاخص DVOL که از بازار اختیارها مشتق میشود، در سطوح بالای ماهانه نشسته و انتظارات بازار برای نوسانات بزرگتر در بازههای روزانه و چندروزه را تقویت میکند.
Realized losses and key supports
دارندگان کوتاهمدت زیانهای تحققیافتهٔ قابلتوجهی را تجربه میکنند؛ زیانهای روزانهٔ تحققیافته حدود ۵۲۳ میلیون دلار ثبت شده که بزرگترین رقم از دوران سقوط FTX است. سطوح حمایتی مهم روی زنجیره شامل قیمت تحققیافتهٔ سرمایهگذاران فعال (Active Investors’ Realised Price) نزدیک ۸۸,۶۰۰ دلار و حمایت ساختاری در حدود ۸۲,۰۰۰ دلار است. شکست قاطع زیر ۸۲,۰۰۰ دلار میتواند موجب گسترش موج نزولی و تاختن تا محدودهٔ بالای ۷۰,۰۰۰ ها شود.
Technical outlook: momentum, indicators and potential bounce
قیمت در حال حاضر پایینتر از تمامی میانگینهای متحرک اصلی قرار گرفته و باندهای بولینگر وسیعتر شدهاند که فشار نزولی مستمر و دنبال کردن باند پایین را نشان میدهد. شاخص قدرت نسبی (RSI) در حدود ۳۶ قرار دارد که به معنای ضعف در مومنتوم است اما هنوز شرایط بسیار فروش (oversold) شدید را نشان نمیدهد.
برخی از اندیکاتورهای مومنتوم دارای علائم امکان بازیابی کوتاهمدت هستند: شاخص کانال کالا (CCI) و اسیلاتور مومنتوم به ناحیهٔ مثبت برگشتهاند که در صورت کاهش نوسان تلویحی میتواند فضایی برای یک رالی اصلاحی فراهم کند. با این وجود، شاخص MACD همچنان به طور عمیق منفی است و شاخص جهتدار میانگین (ADX) در نزدیکی ۴۰ قوت روند نزولی را تأیید میکند.
برای اینکه احساسات بازار بهطور معنادار بهبود یابد، بیتکوین نیاز دارد تا با قاطعیت بالای ۹۵,۰۰۰ و به ترجیح بالای ۹۷,۰۰۰ دلار بسته شود. ناکامی در پسگیری این سطوح، ۹۰,۰۰۰ دلار را به عنوان آزمون بعدی محتمل نگه میدارد و در صورت بازپسگیری کنترل فروشندگان، ریسک پایینتر تا ناحیهٔ بالای ۸۰,۰۰۰ دلار افزایش مییابد.
به طور کلی، بیتکوین در یک دورهٔ تعیینکننده قرار گرفته است که در آن نوسان تلویحی، جریان اختیارها، نرخ پوزیشنهای باز آتی و سیگنالهای آنچین تعیین خواهند کرد آیا این نوسان منجر به تحکیم و بازیابی میشود یا اصلاح عمیقتری شکل خواهد گرفت. معاملهگران و سرمایهگذاران باید باند مقاومت ۹۵K–۹۷K را زیرنظر داشته باشند، DVOL و شیب اختیارها (options skew) را رصد کنند و حمایت ساختاری ۸۲K را در برنامههای مدیریت ریسک خود محترم بشمارند.
تحلیل دقیقتر از منظر آنچین و مشتقات میتواند به معاملهگران حرفهای کمک کند تا جهتگیری موقعیتهای خود را تنظیم کنند. به عنوان مثال، ترکیب دادههای خروجی از ETFهای اسپات، روند تغییرات در موجودی صرافیها، میزان انتقال از آدرسهای هولد طولانیمدت به آدرسهای فعال و توزیع سررسیدهای اختیارها (open interest by strike) تصویری روشنتر از نقاط تجمع سفارشات و سطوح نقدینگی ارائه میدهد. این شاخصها در کنار شاخصهای تکنیکال میتوانند سناریوهای احتمالی از جمله بازگشت به بالا، نوسان جانبی طولانیمدت یا ادامهٔ فشار نزولی را وزندهی کنند.
معاملهگرانی که از بازار اختیار استفاده میکنند ممکن است به خاطر افزایش نوسان تلویحی، شاهد افزایش پریمیومها در قراردادهای خرید حفاظت (put options) باشند؛ وضعیتی که هزینهٔ پوشش ریسک را بالا میبرد و تصمیمگیری در مورد نحوهٔ پوشش موقعیتها را پیچیدهتر میکند. از منظر مدیریت پورتفوی، جایگزینهای هجینگ نظیر استفادهٔ ترکیبی از قراردادهای آتی کوتاهمدت با فروش محدود یا خرید پوتهای پلهای میتواند کارآمد باشد اما هزینههای تراکنش و لیکوئیدیتی نیز باید لحاظ شوند.
از دیدگاه رویدادمحور (event-driven)، اخبار مرتبط با سیاستگذاریهای کلان، تصمیمات نظارتی در بازارهای بزرگ، و تغییرات در جریان نقدینگی ETFها همچنان محرکهای مهمی برای نوسانات هستند. برای مثال، هرگونه اطلاعیهٔ غیرمنتظره دربارهٔ پذیرش بیشتر ETFهای اسپات یا تغییرات قابلتوجه در تعادل تقاضا و عرضهٔ این صندوقها میتواند باعث نوسان شدید در قیمت بیتکوین شود و تأثیر مستقیم بر DVOL و skew اختیارها داشته باشد.
نکتهٔ دیگری که باید لحاظ شود، رفتار بازیگران نهادی است: افزایش باز شدن پوزیشنهای آتی همراه با کاهش معاملات اسپات معمولاً نشان میدهد که بازیگران نهادی ترجیح میدهند از سازوکارهای مشتقه برای سفتهبازی یا هج استفاده کنند تا ورود مستقیم به بازار اسپات؛ این امر میتواند نقدینگی در اسپات را کاهش دهد و در صورت وقوع سفارشات بزرگ، دامنهٔ حرکات قیمتی را گستردهتر کند.
در سطح تکنیکی، تحلیل چند چارچوب زمانی (multi-timeframe analysis) میتواند به تریدرها نشان دهد کدام سطوح حمایتی و مقاومتی بهاحتمال زیاد حفظ خواهند شد. سطوح میانمدت مثل ۱۰۰- و ۲۰۰-میانگین متحرک نمایی (EMA) و سطوح فیبوناچی بازگشتی از سقف اکتبر تا کف اخیر میتوانند به عنوان موانع بالقوهٔ حرکت قیمت عمل کنند. همچنین حجم معاملات در نقاط شکست (breakout) میتواند نشان دهد که آیا حرکت از نظر ساختاری قابل اتکاست یا صرفاً یک جهش تکنیکی کوتاهمدت است.
در پایان، ترکیبی از تحلیل آنچین (on-chain), دادههای مشتقه (options & futures), و تحلیل تکنیکال چارچوبی قویتر برای تصمیمگیری فراهم میآورد. شناخت روابط میان این متغیرها — مثلاً اینکه چگونه افزایش DVOL معمولاً با خروج پول از ETFهای اسپات و افزایش شیب پوت همراه است — به معاملهگران کمک میکند تا سیگنالها را هموزن کنند و کمتر در دام تحلیلهای تکبعدی قرار بگیرند.
برای سرمایهگذاران بلندمدت نیز توصیه میشود سطوح حمایت کلیدی را رعایت و از ورودهای پلهای استفاده کنند تا ریسک تزریق سرمایه در نقاطی که بازار تحت فشار قرار دارد کاهش یابد. در هر صورت، توجه دقیق به مدیریت ریسک، تعیین سطوح خروج و بازنگری مداوم پوزیشنها بر اساس تغییرات نوسان و جریان سرمایه اهمیت دارد.
منبع: crypto
ارسال نظر