4 دقیقه
شناخت بیماری پارکینسون و چالشهای جهانی آن
بیماری پارکینسون به عنوان یکی از شایعترین اختلالات عصبی-تخریبی در جهان شناخته میشود و بیش از ۸.۵ میلیون نفر در سراسر جهان را تحت تأثیر قرار داده است. این بیماری با علائمی مثل لرزش اندام، سفتی عضلات، مشکلات تعادل، دشواری در تکلم، اختلالات خواب و چالشهای روانی همراه بوده و بار آن با افزایش سن جمعیت، بیشتر میشود. در حال حاضر، پارکینسون دومین اختلال عصبی-تخریبی جهان، پس از آلزایمر، محسوب میشود. با پیشرفت بیماری، بیماران ممکن است توانایی راه رفتن یا صحبت کردن را از دست بدهند که عمدتاً به علت از بین رفتن یا عملکرد نامناسب نورونهای تولیدکننده دوپامین در بخشی از مغز به نام «سابستانتسیا نایگرا» رخ میدهد. یکی از ویژگیهای پاتولوژیک اصلی در پارکینسون تجمع «اجسام لوی» است که تودههایی از پروتئین بدشکلشده آلفاسینوکلئین به شمار میروند و با حرکت بین سلولی، عملکرد عصبی را مختل میکنند.
نقش آلفاسینوکلئین، Aplp1 و Lag3 در پیشرفت بیماری پارکینسون
پروتئین آلفاسینوکلئین در شرایط طبیعی به برقراری ارتباط میان نورونها کمک میکند. اما هنگامی که بدشکل میشود، به صورت تودههای نامحلول تجمع یافته و روند تخریب نورونی در بیماری پارکینسون را شدت میبخشد. پژوهشهای بینالمللی جدید، نقش حیاتی دو پروتئین Aplp1 و Lag3 را در گسترش این تودههای سمی آلفاسینوکلئین در مغز روشن کردهاند.
مطالعات قبلی بر روی حیوانات نشان دادند پروتئین Lag3 میتواند به آلفاسینوکلئین متصل شده و به گسترش پاتولوژیک آن در بافت مغزی کمک کند. اما حذف Lag3 به تنهایی جلوی این فرآیند را نمیگیرد و نشان میدهد پروتئینهای دیگری همچون Aplp1 نیز نقش دارند. دانشمندان عصبشناسی دانشگاه جانز هاپکینز، با استفاده از مدلهای موش مهندسی ژنتیکی شده و حذف هر یک یا هر دو پروتئین Aplp1 و Lag3، دریافتند که هر دو پروتئین بهطور مستقل میتوانند ورود آلفاسینوکلئین بدشکلشده به نورونها را تسهیل کنند. به شکل قابل توجهی، در نبود هر دو پروتئین، جذب آلفاسینوکلئین سمی تا ۹۰ درصد کاهش یافته و اهمیت عملکرد توأمان آنها را در گسترش بیماری پارکینسون نشان میدهد.

اثرگذاری امیدبخش یک داروی تأیید شده FDA بر جلوگیری از سازوکار بیماری پارکینسون
یکی از یافتههای مهم این پژوهش، مرتبط با دارویی است که توسط سازمان غذا و داروی آمریکا برای درمان سرطان تأیید شده است: «نیولوماب/رلاتلیماب»، دارویی که عمدتاً برای درمان ملانوما تجویز میشود و حاوی پادتن مخصوص Lag3 است. زمانی که این پادتن به موشهای آزمایشگاهی تزریق شد، از تعامل Lag3 و Aplp1 جلوگیری کرد و ورود عمده آلفاسینوکلئین به سلولهای عصبی را مسدود و تجمع پروتئینهای بیماریزا را به طور قابل توجهی کاهش داد.
دکتر شیاوبو مائو، دانشمند این پروژه، توضیح میدهد: «حال که میدانیم Aplp1 و Lag3 چگونه با یکدیگر در تعاملاند، راه جدیدی برای درک نقش آلفاسینوکلئین در پیشرفت بیماری پارکینسون در اختیار داریم.» پژوهشها نشان دادند جلوگیری همزمان از این دو پروتئین نسبت به حذف تنها Lag3، اثر حفاظتی بیشتری ایجاد میکند.
دکتر تد داوسون نیز در این خصوص یادآور شد: «پادتن ضد Lag3 موفق شد جلوی گسترش بیشتر تودههای آلفاسینوکلئین را در مدلهای موش بگیرد و به دلیل نزدیکی عملکرد Aplp1 و Lag3، اثربخشی بیشتری نسبت به حذف تنها Lag3 داشت.»

دستاوردهای درمانی و گامهای آتی
این دستاورد جدید علاوه بر اینکه یکی از مکانیزمهای کلیدی پیشرفت بیماری پارکینسون را آشکار میکند، این امید را به همراه دارد که داروهای تأییدشده برای بیماریهایی مانند ملانوما بتوانند به سرعت برای درمان اختلالات عصبی-تخریبی به کار روند. مرحله بعدی این پژوهش، آزمایش درمان پادتن Lag3 بر مدلهای حیوانی بیماری پارکینسون و آلزایمر است، چرا که یافتههای اولیه نشاندهنده نقش مشابه Lag3 در هر دو بیماری است. موفقیت در این مطالعات میتواند راه را برای آغاز مطالعات بالینی جدید باز کند و به امید درمان یا کند شدن روند بیماری پارکینسون و سایر بیماریهای عصبی-تخریبی دامن بزند.
جمعبندی
این کشفیات، گامی بزرگ در مسیر پژوهش بیماری پارکینسون محسوب میشوند و نشان میدهند که درک ارتباط Aplp1 و Lag3 افقهای درمانی نوینی را میگشاید. امکان استفاده مجدد از داروهای تأییدشده، میتواند فرآیند توسعه درمانهای مؤثر برای پارکینسون را شتاب ببخشد؛ رخدادی که بهبود مراقبت از میلیونها نفر در سراسر جهان و درک عمیقتر از سازوکارهای بیماریهای عصبی-تخریبی را نوید میدهد.
.avif)
نظرات