7 دقیقه
هوراکان قرمز، روح و هیبت دیابلو
یک لامبورگینی هوراکان به رنگ قرمز شرابی اخیراً هنگام نمایش در رویدادی توسط Rotiform توجه زیادی جلب کرد؛ خودرویی که به رینگهای فورجشده صیقلی و کیت وایدبادی پرخاشگر مجهز شده و حالوهوا و حملهٔ بصری دورهٔ خشن دههٔ 1990 لامبورگینی را بهطرزی مدرن یادآوری میکند. این پروژه تلفیقی است از مهارتهای ساخت قطعات افترمارکت معاصر و نشانههای طراحی که تهدید پهن و کمارتفاع دیابلو را تداعی میکنند.
چرا مقایسه با دیابلو مناسب است
دیابلو نسل مشخصی از سوپرکارها را با قامت بیملاحظۀ خود، غرش V12 و سیلوئت غیرقابلاشتباه تعریف کرد. هوراکان که در دورهای بعدتر و با پیشران V10 عرضه شد، خودروی سطح ورود به دنیای لامبورگینی است، اما این نمونه از همان حضور تهاجمی و در چشم بودن الگو گرفته است: ارتفاع بسیار پایین، بال عقب عظیم با فین میانی و گلگیرهای فوقالعاده فِلِر شده. حاصل، سوپرکاری جمعوجور است که آمادهٔ رقابت با افسانۀ گذشته برای جلب توجه است.
نمایندهای از Rotiform میگوید: "این فقط رینگ نیست—این هوراکان یک بیانیهٔ طراحی است؛ ما میخواستیم قطعاتی ارائه دهیم که روی یک سوپرکار با شخصیت خانهوار به نظر برسند." این جمله نشاندهندهٔ نیت پروژه است: تلفیق زیباییشناسی کلاسیک دیابلو با فناوری و قطعات فعلی تیونینگ.

رینگهای Rotiform و جزئیات افترمارکت
شرکت Rotiform که در جنوب کالیفرنیا پایهگذاری شده است، در میان جوامع تیونینگ پریمیوم و علاقهمندان جایگاه ثابتی بهدست آورده است. طراحیهای فورجشدهٔ ROC و مونوبلاک LHR-M این برند در انواع پروژهها محبوباند؛ از خودروهای کمشدهٔ استنس (bagged) فولکسواگن تا اگزوتیکهای پرعملکرد. روی این هوراکان، رینگهای پنجپرهٔ بسیار صیقلی Rotiform با تبدیل وایدبادی و قطعات آئرو صیقلی همخوانی دارند و نور را همانطور که از یک سوپرکار ایتالیایی چشمگیر انتظار میرود منعکس میکنند.
از لحاظ فنی، انتخاب رینگ فورجشده نسبت به رینگ ریختهگری مزایایی مثل استحکام بالاتر به وزن کمتر و امکان تولید مشخصههای هندسی دقیقتر را فراهم میآورد؛ خصوصاً وقتی هدف ارائهٔ ظاهری نمایشی و در عین حال حفظ کارایی حرکتی باشد. پرداخت صیقلی، نیاز به نگهداری و پولیش دقیقتر دارد ولی در نمایشگاهها و شاتهای عکاسی تأثیر بصری چشمگیری ایجاد میکند.
نکات برجسته:
- رینگهای فورجشده Rotiform ROC پنجپره با پرداخت صیقلی
- کیت آئرودینامیک وایدبادی بسیار پهن با گلگیرهای پرخاشگر
- سیستم تعلیق پایینشده برای حالت slammed و ظاهر آمادهٔ پیست
- بال عقب عظیم با فین میانی برای حضور بصری پرقدرت

عملکرد، مواد و جزئیات ساخت
برای تبدیل یک هوراکان به این سطح از وایدبادی، انتخاب مواد و روشهای نصب اهمیت زیادی دارد. کیتهای وایدبادی میتوانند از فایبرگلاس، فیبرکربن، یا کامپوزیتهای تقویتشده ساخته شده باشند؛ هرکدام تعادل متفاوتی بین وزن، استحکام و هزینه ارائه میدهند. بخشهای آئرو مثل دیفیوزرها و اسپلیترها معمولاً برای هماهنگی با بال عقب و ایجاد توزیع مناسب نیروی رو به پایین طراحی میشوند تا در سرعتهای بالا ثبات را افزایش دهند.
تعلیق پایینشده این هوراکان میتواند بر پایهٔ کویلاورهای قابل تنظیم برای پیست یا سیستمهای پنوماتیک (bagged) برای نمایشگاهیبودن پیادهسازی شود. انتخاب بین کویلاور و سیستم هوا، تصمیمی است بین عملکرد دینامیکی دقیقتر و قابلیت نمایش بصری و راحتی تنظیم ارتفاع. در این پروژه، ظاهر «سلمد» خیلی از جنبههای مهندسی را تحت تاثیر قرار میدهد اما به نظر میرسد که توازن بین شکل و کارکرد هم حفظ شده؛ چرخهای بزرگ و رینگهای پهن به همراه تایرهای پهن و تنظیمات چرخسنجی (fitment) صحیح، مقیاس بصری مناسب را ایجاد کردهاند.
در بحث سیستمهای آئرو، فین میانی روی بال عقب علاوه بر جنبهٔ بصری، میتواند جریان هوا را مدیریت کند و پایداری در برشهای جانبی و شرایط نامتعادل را افزایش دهد. این ویژگی، یادآور قطعات مسابقهای است که هدفشان افزایش downforce موضعی در نقاط کلیدی بدنه است.
بافت بازار و دیدگاههای عملکردی
شخصیت V10 هوراکان—فشرده، دوربالا و پرشور—کمک کرد تا لامبورگینی در دورهٔ مالکیت گروه VW/Audi دامنهٔ مشتریانش را افزایش دهد. هرچند نسل هوراکان به تدریج با مدلهای جدیدتر (از جمله Temerario با 907 اسببخار) جایگزین میشود، بسیاری از مالکان و سازندگان همچنان این پلتفرم را با تغییرات سفارشی زنده نگه میدارند؛ اصلاحاتی که هم جلوهٔ بصری و هم حضور خیابانی یا نمایشگاهی خودرو را تقویت میکنند.
این خودرو خاص در پی ثبت زمانهای پیست یا رقابتهای عملکردی نیست؛ بلکه ادای احترامی بصری است. وایدبادی و قطعات آئرو، خطوط ذاتی هوراکان با منشاء پیست را تقویت کرده و رینگهای بزرگ Rotiform مقیاس بصریِ صحیح را تامین میکنند تا مدل به گونهای نمایان شود که گویا ادای احترامی عملی و احساسی به جسارت دوران طلایی لامبورگینی است.
از منظر بازار، چنین پروژههایی معیارهای مختلفی را تحت تأثیر قرار میدهند: هزینهٔ اجرای کیتهای وایدبادی و رینگهای فورجشده، تاثیر بر ارزش بازار خودرو در فروش ثانویه، و علاقهٔ جامعهٔ تیونینگ که میتواند قیمت و تقاضا را تغییر دهد. برخی خریداران کلکسیونی ممکن است خودروهای اوریجینال و بیدستکاری را ترجیح دهند، در حالی که خریداران جوانتر و طرفداران صحنهٔ تیونینگ بهدنبال پروژههای برجسته و دیدنی هستند.
فراتر از یک پز خودرویی
این مجموعهٔ عکاسی هوراکان را در کنار یک فولکسواگن بیتل سیاه با سیستم air-ride و رینگهای متفاوت Rotiform قرار داده است—یادآوری بازیگوشانهای مبنی بر اینکه برندهای افترمارکت میتوانند پل بزنند بین گوشههای متفاوت فرهنگ خودرویی. چه شما دنبال پروژههای لامبورگینی سطح بالا باشید و چه صحنهٔ grassroots فولکسها را دنبال کنید، طیف محصولات Rotiform نشاندهندهٔ جذابیتِ تقاطعِ بازارها و سبکهاست.

در نهایت، این هوراکان قرمز پرسشی ساده مطرح میکند: آیا ممکن است یک لامبورگینی مدرن شخصیت خام و کاریزماتیک دیابلو را بازتاب دهد؟ برای بسیاری از علاقهمندان، پاسخ قاطعانه «بله» خواهد بود. از منظر طراحی، مهندسی تیونینگ و انتخاب قطعات افترمارکت مثل رینگها، کیت وایدبادی و تنظیمات تعلیق، این پروژه نمونهای است از اینکه چگونه میتوان میراث را در قالب خودروهای معاصر زنده کرد. نظر شما چیست—آیا این ساخت احترام به میراث دیابلو است یا حرکت بیشازحد برای جلب توجه؟
نکات تکمیلی که برای علاقهمندان فنی مفیدند: هنگام انجام پروژههای وایدبادی و استفاده از رینگهای پهن، توجه به موارد زیر حیاتی است: تنظیم زاویهٔ چرخ (کمبر)، بررسی برخورد گلگیر و آینهها، انتخاب تایر با پروفایل مناسب برای حفظ هندلینگ، و اطمینان از تقویت نقاط اتصال بدنه برای جلوگیری از ترک یا خمش در سرعتهای بالا. همچنین مستندسازی تغییرات و استفاده از قطعات با استاندارد کیفی بالا به حفظ ارزش و ایمنی کمک میکند.
برای کسانی که به دنبال الهام در پروژههای سفارشی هستند، این هوراکان نمونهای از اتصال تاریخ طراحی لامبورگینی (دیابلو) به زبان بصری امروز است—جایی که تیونینگ، طراحی و مهندسی در کنار هم قرار میگیرند تا خودرویی بسازند که هم برای نمایش مناسب باشد و هم هویت قویتری روی جاده داشته باشد.
منبع: autoevolution
ارسال نظر