453 دقیقه
پژوهش جدیدی ارتباط میان استفاده نوجوانان از گوشیهای هوشمند و افزایش نشانگرهای استرس، خستگی ذهنی و تغییرات قابل اندازهگیری در عملکرد مغز را نشان میدهد — تغییراتی که پیشتر در بزرگسالان هم دیده شده بودند. این مطالعه که در مجله Pediatrics منتشر شده است، همچنین کاهش سطح فعالیت بدنی را بهعنوان مسیری محتمل برای ریسکهای طولانیمدت سلامت مانند چاقی معرفی میکند. در این تحقیق، ترکیبی از سنجشهای بیولوژیک، اندازهگیریهای رفتاری و ارزیابیهای عصبیروانشناختی برای بررسی اثرات زمانی و کیفی تماس با صفحهنمایش بهکار رفته است تا تصویر جامعی از تأثیرات استفاده نوجوانان از گوشی بر سلامت روانی و جسمانی ارائه شود.
یافتههای اصلی مطالعه
محققان الگوهایی را در میان نوجوانان مشاهده کردند که شباهت زیادی به نتایج پیشین در جمعیت بزرگسال دارند: تعامل مکرر با گوشی میتواند نشانگرهای زیستی مرتبط با استرس را افزایش دهد، توان توجه را تحلیل ببرد و شبکههای عصبی مرتبط با پاداش و توجه در مغز را تغییر دهد. بهطور مشخص، افزایش ضربان قلب پایه، تغییرات هورمونی مرتبط با پاسخ به استرس (مانند کورتیزول) و الگوهای EEG/تصویربرداری عصبی که نشاندهنده کاهش کارآیی در شبکههای مدیریتی توجه بودند، در برخی شرکتکنندگان دیده شد. این تغییرات ممکن است باعث شود نوجوانان پس از مدت زمان طولانی قرار گرفتن در معرض صفحهنمایش احساس حواسپرتی، فرسودگی عاطفی و خستگی ذهنی کنند — وضعیتی که میتواند عملکرد تحصیلی، کیفیت خواب و روابط اجتماعی را تحتتأثیر قرار دهد.
در تحلیلهای مقطعی و طولی، پژوهشگران دریافتند که نهفقط مقدار کل زمان صفحه (screen time) بلکه کیفیت استفاده — از جمله نوع اپلیکیشنها، محتوای مصرفی و الگوهای چندوظیفگی (multitasking) — نقش کلیدی در شدت اثرات دارد. به عنوان مثال، مصرف محتوای تحریکآمیز یا رقابتی، اعلانهای مکرر و استفاده همزمان از چند اپ میتواند سطح پاسخ استرسی را افزایش دهد و فرآیندهای توجه را مختل کند. برعکس، استفاده برنامهریزیشده برای آموزش یا ارتباطات معنیدار با والدین و همسالان در برخی موارد اثرات منفی کمتری نشان داد.
چرا فعالیت بدنی اهمیت دارد
فراتر از اثرات عصبی، تیم تحقیق به یک مبادله رفتاری نیز اشاره کرد: زمان صرفشده برای گوشی اغلب جایگزین زمانهای فعال بیرون یا شرکت در ورزشها میشود. کاهش فعالیت بدنی در میان نوجوانان میتواند زنجیرهای از پیامدهای متقابل را موجب شود؛ از کاهش تنظیم وضعیت خلقی و انعطافپذیری شناختی تا افزایش خطرات متابولیک که در بلندمدت با چاقی و بیماریهای قلبیعروقی مرتبطاند. همانطور که یکی از نویسندگان مطالعه (Barzilay) اشاره میکند: "برای جوانان ضروری است که زمانهایی بدون گوشی داشته باشند تا در فعالیتهای بدنی شرکت کنند؛ این کار میتواند از چاقی جلوگیری کند و سلامت روان را در طول زمان بهبود دهد."
ورزش منظم و فعالیت بدنی ساختارمند نه تنها به کاهش وزن یا بهبود ظرفیت هوازی کمک میکند، بلکه مکانیسمهای زیستی-روانشناختی مهمی مثل تنظیم هورمونی، کاهش سطح هورمونهای استرسزا و تقویت شبکههای پیشپیشانی مغز که مسئول تصمیمگیری و کنترل تکانهاند را تقویت میکند. در سنین نوجوانی که مغز در حال تکامل است، این مزایا به تقویت مقاومت شناختی (cognitive resilience) و سلامت عاطفی کمک میکند و ممکن است اثرات منفی قرارگیری طولانیمدت مقابل صفحهنمایش را تا حدی مهار نماید.

گامهای بعدی برای پژوهشگران و والدین
نویسندگان مطالعه قصد دارند مطالعات پیگیری (follow-up) انجام دهند تا دریابند که چگونه مجموع زمان صفحه، انواع خاص اپلیکیشنها (شبکههای اجتماعی، بازیها، پخش ویدئو، اپهای آموزشی) و دورههای طولانیمدت در سن نوجوانی این نتایج را شکل میدهند. طراحی پژوهشهای طولی با نمونههای بزرگتر و اندازهگیریهای دقیقتر رفتاری و زیستی میتواند اطلاعاتی بنیادی درباره نسبت علت و معلول (causality) فراهم کند. علاوه بر آن، تیم تحقیق میخواهد مداخلات مختلف را آزمایش کند — از محدودیتهای اپلیکیشنی و تنظیمات اعلان تا بازههای زمانبندیشده بدون گوشی و افزایش ساعات تربیت بدنی در مدارس — تا مشخص شود کدام راهبردها بیشترین حفاظت را از سلامت روانی و جسمانی نوجوانان فراهم میکنند.
در سطح عملی، توصیههایی برای مراقبین و مدارس شامل تشویق به زمانبندی وقفههای تکنولوژیک منظم، ترویج ورزش و بازیهای بیرونی، و پایش دقیقتر نه تنها مدت زمان بلکه نوع اپلیکیشنهایی است که توجه نوجوانان را به خود جلب میکنند. والدین و مربیان میتوانند با گفتگوهای آگاهانه درباره محتوای مصرفی، تعیین مرزهای مشخص برای استفاده و الگوهای جایگزین سالم (مانند باشگاههای ورزشی، گروههای هنری و زمانهای خانوادگی بدون موبایل) به ایجاد تعادل کمک کنند. با افزایش شواهد، تدوین سیاستهای مدرسهای و خانوادگی که دسترسی دیجیتال را با عادات سالم ترکیب کنند، ضروری به نظر میرسد.
نکتهای که در تحلیل نتایج باید در نظر گرفته شود، تفاوتهای فردی و بافتهای فرهنگی-اجتماعی است؛ اثرات استفاده از گوشی ممکن است در جوامع مختلف یا میان گروههای سنی و جنسیتی متفاوت باشد. برای مثال، نوجوانانی که شبکههای اجتماعی را بهعنوان ابزار اصلی ارتباط اجتماعی و پشتیبانی استفاده میکنند، ممکن است در کوتاهمدت مزایایی از نظر احساس تعلق تجربه کنند اما در بلندمدت در معرض خطرات مقایسه اجتماعی و اضطراب قرار گیرند. از سوی دیگر، نوجوانانی که از گوشی برای یادگیری و فعالیتهای خلاقانه بهره میبرند، احتمالا پیامدهای متفاوتی نشان خواهند داد. بنابراین، مداخلات مؤثر غالباً نیازمند تطبیق با نیازها و ریسکهای خاص هر فرد و هر خانوادهاند.
در نهایت، ترکیب رویکردهای سیاستگذاری، آموزش عمومی و رویکردهای بالینی میتواند به کاهش پیامدهای منفی استفاده ناپایدار از گوشی کمک کند. برنامههای آموزشی برای والدین و معلمان، ابزارهای دیجیتال برای نظارت هوشمند روی الگوی استفاده، و حتی تغییرات طراحی اپلیکیشنها (مثل کاهش اعلانهای مزاحم، ابزارهای کنترل زمان و نمایش گزارشهای سلامت دیجیتال) از جمله راهحلهایی هستند که در مطالعات بعدی باید بهطور تجربی ارزیابی شوند. چنین رویکرد ترکیبی میتواند تعادلی میان فرصتهای آموزشی و اجتماعی فناوری و محافظت از سلامت روانی و جسمانی نوجوانان ایجاد کند.
منبع: sciencealert
نظرات
آرمین
آیا واقعا علت و معلول مشخصه؟ یعنی ممکنه استرس باعث استفاده بیشتر بشه نه برعکس... سوال مهمیه، نیاز به مطالعات طولی تره
بیونیکس
معقول، به نظرم آموزش والدین مهمتره تا فقط محدودیت گذاشتن؛ باید جایگزینای جذاب هم باشه تا بچه ها خودبهخود کمتر گوشی دست بگیرن
دیتاپالس
واااای، انتظار نداشتم اینقدر نتایج بیولوژیک قوی باشن! ولی واقعیت اینه که نه فقط وقت، نوع استفاده کلی قضیه رو عوض میکنه. باید یه تعادل پیدا کنیم، واقعا
ارسال نظر